اما فکر نمیکردم که این مسئله یکسال بعد دوباره به دستور کار رجوی ها- ودر صورت فوت مسعود – مریم رجوی- تبدیل میشود ودوباره لجن پراکنی هایی بر علیه خانواده ها وبا امضای این فرزندان مظلوم ما منتشر خواهد شد وازاینرو دریافتم که مضمون این طومار وعریضه نویسی جمعی خانوادهها ، ضربه زدن به شیشه ایست که جان رجوی ها درآن قرار دارد واین تلنگر زدن به این شیشه ، آنها را این قدر به وحشت وه تکاپو خواهد انداخت . دراین رابطه رجوی از زبان یکی ازهمین قربانیانرجوی نوشته است :
“عشق سوزان به آرمان مجاهدین خلق ایران، پرواضح است که خشم و استیصال مزدوران و جیرهخواران و مواجببگیران رژیم که تن به هر ذلتی میدهند، را برمیانگیزد “.
مجاهدی که آرمانی برایش باقی مانده باشد ، باید درسوراخ وسنبه ها جستجو کرد که التهایه یافت نخواهد شد. در زمانی که مجاهدی وجود ندارد، این عشق سوزان چیزی جز دیوانگی نیست و منطقا مورد خشم کسی قرار نخواهد گرفت. یعنی کسی بخاطر عشق به وجود معشوقه ای که وجود خارجی ندارد ، دچار استیصال نخواهد شد.
بازهم اقدامات خانواده ها، رجوی را دچار جنون کرد!
حمید تبریزی ـ 13.01.2021
من ازهمان ابتدای کار حدس میزدم که اقدام جدی ونفس گیر ما برای تهیه ی طومار 11هزار نفری که طی آن خواستار باز شدن راه آلبانی و فراهم شدن زمینه ی ملاقات ما با فرزندان دلبند خود درآلبانی شدیم، با خشم ونفرت مسعود ومریم مواجه خواهد شد.
میدانستم که مقالاتی به امضای این فرزندان مامنتشر خواهد شد که شد.
اما فکر نمیکردم که این مسئله یکسال بعد دوباره به دستور کار رجوی ها- ودر صورت فوت مسعود – مریم رجوی- تبدیل میشود ودوباره لجن پراکنی هایی بر علیه خانواده ها وبا امضای این فرزندان مظلوم ما منتشر خواهد شد وازاینرو دریافتم که مضمون این طومار وعریضه نویسی جمعی خانوادهها ، ضربه زدن به شیشه ایست که جان رجوی ها درآن قرار دارد واین تلنگر زدن به این شیشه ، آنها را این قدر به وحشت وه تکاپو خواهد انداخت .
دراین رابطه از زبان یکی ازهمین قربانیان رجوی نوشته شده است :
“عشق سوزان به آرمان مجاهدین خلق ایران، پرواضح است که خشم و استیصال مزدوران و جیرهخواران و مواجببگیران رژیم که تن به هر ذلتی میدهند، را برمیانگیزد “.
مجاهدی که آرمانی برایش باقی مانده باشد ، باید درسوراخ وسنبه ها جستجو کرد که التهایه یافت نخواهد شد.
در زمانی که مجاهدی وجود ندارد، این عشق سوزان چیزی جز دیوانگی نیست و منطقا مورد خشم کسی قرار نخواهد گرفت.
یعنی کسی بخاطر عشق به وجود معشوقه ای که وجود خارجی ندارد ، دچار استیصال نخواهد شد.
درادامه :
” یکی از ابزارهای شیطانسازی رژیم طی سالهای گذشته، خانوادههای تعداد محدودی از مجاهدین است که با تهدید و تطمیع آنها را به خدمت گرفته است. ولی اکثریت عظیم خانوادهها تسلیم فشارهای وزارت اطلاعات نشده و دست رد به سینه جلادان و دژخیمان زدهاند “.
اکثریت عظیم خانواده هاضمن اینکه متشکل اند وخواست مشترکی دارند، شناخت خوبی هم از باند رجوی دارند وابدا تحت فشار هیچ جریانی غیر از فرقه ی رجوی قرار ندارند.
تشکل این خانواده ها به کسب حقوق خود بنام حق ملاقات ومراوده با فرزندان قربانی شده ی خود در دستان خونین رجوی مشغول است وامر ونهی هیچ جریان وارگانی را نمیپذیرند و درد اصلی شان کلنجار رفتن با باند رجوی و احقاق حقوق خاص خود دراین عرصه است.
در رابطه با اظهار نگرانی یکی ازخانواده های دردمند درمورد وضع این اسیر که بنام او مقاله نوشته شده است ، چنین اظهار نظر بعمل آمده :
” من از زمانی که لباس رزم و مجاهدت پوشیدهام، در جنگ بیامان با تمامیت رژیم آخوندی و همه دستهبندیها و باندها و ضدارزشهای آن بوده و هستم و تا روزی که همراه با خلق قهرمان این رژیم را سرنگون نکردهایم و خواهر مریم را به سرزمین شیر و خورشید نرساندهایم، دمی از پای نخواهم نشست”.
شتر درخواب بیند پنبه دانه!
راستی چرا قرار نیست مسعود به تهران بیآید ؟
همینطور :
” من اعلام میکنم خانواده من خواهران و برادران مجاهدم و همه خانوادههای شهدا و زندانیان سیاسی و همه مردم ستمدیده ایران هستند، که این روزها زیر بار گرانی و کرونا در جهنم رژیم آخوندی دستوپا میزنند و هیچ فریادرسی جز مقاومت ایران ندارند “.
این ادعا ازفرط استعمالش به ضد خود تبدیل شده وکسی آنرا باور ندارد.
اگر قرار بود که مسعود ومریم مردم ایران را خواهر وبرادر خود بدانند، اعضای خود را باین وضع رقت بار تنزل نداده وناموس ها را ملکوک نمیکردند.
باند رجوی این ادعا را بدان جهت مطرح میکند که کماکان حق خانواده ها را ضایع کند.
او سنگ بزرگی بر میدارد تا عملا نتواند پرتاب کرده وهنر ؟! خود را بنمایش بگذارد!