باید از آقای ابر استراتژیست پرسید کدام مبارزه در آن زمان که تانک و توپ داشتید و یا در دوران بقول خودتان فاز نظامی چکار کردید چه رسد حالا که نه مرز دارید نه جایگاهی در بین ملت و نه کسی شما را میشناسد و گذشته از آن آقای رهبر که ناپدید شده و بقیه هم همه بالای ۵۵سال سن دارند خب میتوانید جواب بدهید چه مبارزه ایی باید این مبارزان پیر مرد و پیر زن بکنند؟ پس لطفاً واقع بین باشید و قبول کنید که همه چیز تمام شده است یعنی در واقع از مرداد ماه ۱۳۶۷ شما در کما رفتید و این دست و پا زدنها و تقلا ها مثمر الثمر نبوده و فقط درجا زدن هم نبوده بلکه برگشت به عقب داشتید پس چه انتظاری از اعضای نگونبخت دارید که از شما پیروی کنند . مگر خود شما نگفتید ورود به سازمان سخت است ولی خروج سهل و آسان پس چرا در همین ایام با دوز و دغل و نیرنگ مانع خروج افراد از اسارتگاه میشوید و هر آنکس که به هر ترتیب خارج میشود را باز میخواهید در چنگال خود اسیر کنید از خنجری بنام پول بر گلوی جدا شده ها استفاده میکنید آخر شما چه انقلابی هستید که با تهدید میخواهید حرف خود را به کرسی بنشانید ؟
خنجری در دست رجوی بر گلوی اعضای جداشده از مجاهدین خلق در آلبانی
مالک بیت مشعل ، تیرانا ـ سایت نجات یافتگان از مجاهدین خلق در آلبانی ـ ایران آزادی ـ 12.01.2021
در هر کجای دنیا وقتی فردی به استخدام یک شرکت و یا موسسه ای در میآید آن شرکت موظف به پرداخت حقوق ماهیانه و در نهایت بعد از گذشت مثلاً ۳۰ سال حقوق بازنشستگی به فرد مزبور تا زنده است پرداخت کند. بعلاوه دیگر مزایا که همه از آن اطلاع دارند . در این دنیا نفراتی هستند که بر اثر یک اشتباه و یا عدم شناخت و یا فریب وعده های فرقه ای را خوردن و بیش یا کم سه دهه برای این فرقه کار کردند جان کندن و در همه شرایط این فرقه را همراهی کردند سالیان به عنوان یک رباط شبانه روزی در زیر بمباران و موشک باران گوش بفرمان بودند . علیه خانواده و خویشان خود قلم فرسایی کردند سنگ پرتاب کردند و در تلویزیون با خانواده اتمام حجت کردند . در جنگهای نابرابر با دست خالی مطیع بودند جلو خودرو زرهی و رگبار مسلسل سینه سپر کردند . در مصاحبههای مختلف حرفهای دروغ فرقه را دیکته کردند و از فرصتهایی که در مقابلشان بود چشم پوشی کردند .جوانی را سفر کردن تا مرگ و پیری بدون چشم داشت و مستمر لبیک گفتند . به همه سیاستهای غلط رهبری فرقه به دید مثبت نگاه کردند و اطاعت کور کورانه کردند . سالیان در جاده های تنگ و تاریک در پی روشنایی دویدند که وعده آن را داده بودند . و چه سان به خواست رهبری در شبهای ظلمانی پا در میدانهای مین بجا مانده از جنگ هشت ساله گذاشتند و گاه با یک پای قطع شده برگشتند .
آنها سالیان سال در دهلیزهای تانک و نفربر در گرمای بالای ۵۰ درجه سانتی گراد فرمانها را مو به مو اجرا کردند . بالاتر از هر چیز دیگری گفتند که بر سر لوحه سازمان نوشته فدا و صداقت همه با فدا و صداقت سالیان را سر کردن ولی در نهایت همه دیدند که نه سازمان و نه رهبری پاکبازش از فدا و صداقت سالیان نوری فاصله دارند و همه دیدند برای بقای خود و حفظ جان خود منطقه خطر ترک و به ساحل امن پناه بردند وقتی فردی سئوال کرد که رهبری کجاست در جواب گفتند برای هدایت جنبش از منطقه جنگی خارج شده در سال ۱۳۶۰ هم به همین منوال با جا گذاشتن زن و بچه خود جان خود را برداشت و در کنار ساحل امن در فرانسه پناه گرفت و وقتی به عراق رفت به طعنه میگفت این چه مبارزه ایی است که مدعیان میکنند در کنج قهوه خانه نشستن نشد مبارزه . آنهایی که به رجوی در آن سالیان در زندان پشت کردند خائن و مهدور الدم و محکوم به مرگ شدند و آنهایی که از مرگ جستند رجوی باز طلبکار بود که شما چرا اعدام نشدید یکی نبود از حضرت عالی سئوال کند شاه چرا تو را اعدام نکرد و حالا بعد از چهار دهه باز آقا طلبکار است که چرا بعد از این همه سالیان په من پشت کردید و مبارزه را ترک کردید .
باید از آقای ابر استراتژیست پرسید کدام مبارزه در آن زمان که تانک و توپ داشتید و یا در دوران بقول خودتان فاز نظامی چکار کردید چه رسد حالا که نه مرز دارید نه جایگاهی در بین ملت و نه کسی شما را میشناسد و گذشته از آن آقای رهبر که ناپدید شده و بقیه هم همه بالای ۵۵سال سن دارند خب میتوانید جواب بدهید چه مبارزه ایی باید این مبارزان پیر مرد و پیر زن بکنند؟ پس لطفاً واقع بین باشید و قبول کنید که همه چیز تمام شده است یعنی در واقع از مرداد ماه ۱۳۶۷ شما در کما رفتید و این دست و پا زدنها و تقلا ها مثمر الثمر نبوده و فقط درجا زدن هم نبوده بلکه برگشت به عقب داشتید پس چه انتظاری از اعضای نگونبخت دارید که از شما پیروی کنند . مگر خود شما نگفتید ورود به سازمان سخت است ولی خروج سهل و آسان پس چرا در همین ایام با دوز و دغل و نیرنگ مانع خروج افراد از اسارتگاه میشوید و هر آنکس که به هر ترتیب خارج میشود را باز میخواهید در چنگال خود اسیر کنید از خنجری بنام پول بر گلوی جدا شده ها استفاده میکنید آخر شما چه انقلابی هستید که با تهدید میخواهید حرف خود را به کرسی بنشانید ؟
بله گذر زمان همه چیز را مثل روز روشن میکند و زشتیها را عیان میکند . شما که در سال ۱۳۵۸ میگفتید ای حسین ما صدای تو را به گوش مظلومان در هر کجای دنیا که باشند میرسانیم ولی دیدیم در گذر زمان شما مظلوم کش شدید همان کسانی که خود گوهر بی بدیل نام گذاری کردید و همان افرادی که شبانه برای اجرای دستورات شما در ظلمات شب پا در میدانهای مین بجا مانده از جنگ گذاشتند . همین انقلابیون سابق با اهرم پول در برابر مزدوری و یا بهتر پول در برابر پنهان کردن تمام اشتباهات رجوی در این چند دهه گذشته . براستی این اهرم فشار تا چه اندازه میتواند روی افراد تاثیر گذار باشد لاجرم این تیر به سمت خود فرقه برمیگرددو گریبان آنها را میگیرد . اگر از توطئههای فرقه علیه جدا شده ها هر چه بگویم کم گفته ام از برچیدن کمیساریا و رمسا و درخواست از دولت برای دستگیری افراد جدا شده در آلبانی و هزاران توطئه دیگر با هزینههای هنگفت ولی با این همه تاثیری نداشته .
بله رجوی که خود را روزی ضد استثمار و غیره میدانست حالا ببینید چه سان با خنجری بنام پول افراد را استثمار میکند و با شعار هر که با ما نیست بر ماست فشار را بر افراد میآورد . ولی رجوی طرفی از این کار بی حاصل نخواهد بست و شکست محتوم و اضمحلال این فرقه در چشم انداز میباشد.
_____________________________________________
رجوی بار دیگر اعتراف کرد یکی دیگر از اعضای مجاهدین( خلیل انصاریان ) با سی سال سابقه تشکیلاتی از آنها جدا شده است
شما به متن آنچه رجوی و این فرقه خشونت طلب برای این افراد منتقد فرستاده نگاه کنید ، فرقه مجاهدین آنان را تهدید کرده که یا علیه دیگر اعضای منتقد و ناراضی موضع گیری کنید یا کمک هزینه برای حداقل زندگی که کمیساریای عالی پناهندگان به آنها می داد را قطع می کنیم و شما را انگ می زنیم و افشاء می کنیم. نگاه کنید سراسرغیر قانونی و ضد بشری و کاملا برخلاف موازین حقوق بشر است. رجوی خودش در پیامش به اعضاء در لیبرتی گفت: بعد از یک هفته مذاکره بین تیم ما و دولت آلبانی به یک پیچ خوره بودند که موضوع مخارج و مصارف کسانی است که از ما جدا می شوند ، می گفت من به شریف (مهدی ابریشمچی) گفتم بپذیر و مساله حل شد و رفتن سازمان به آلبانی حل شد. حالا در این شرایط زیر تعهدش می زند و آنرا منوط به پذیرش ذلت جاسوسی برای فرقه می کند البته با رشوه و پراختی کلان دهن مقامات را هم در این رابطه می بندد. و فرد جدا شده در کشور غریب و بی پناه شاید ناچار به پذیرش این ذلت شود. زهی نامردی و دجالیت و شارلاتانیزم که این فرقه از آن هیچ إبایی ندارد.
رجوی بار دیگر اعتراف کرد یکی دیگر از اعضای مجاهدین( خلیل انصاریان ) با سی سال سابقه تشکیلاتی از آنها جدا شده است
آیا رجوی باد نکاشته است که طوفان درو می کند؟!
بازهم فرقه رجوی بقول خودش خبر ار کشف مزدور دیگری داد و بقول معروف کوه موش زائید
رحمان محمدیان ، تیرانا ـ سایت نجات یافتگان از مجاهدین خلق در آلبانی ـ ایران آزادی ـ 03.01.2021
اینبار هم یکی دیگر از جداشدگان از «همین فرقه» بر این سکو ایستاد، راستی چرا چنین است و اینقدر – مزدور- کشف می شود مگر اینها قبلا تمام عمر و تمام وقت در این بقول خودشان؛ سازمان نبوده اند و تحت آموزش اینها نبوده اند ؟
اینبار چه شده است؟
مدتی است که فرقه رجوی افراد جدا شده که از آن مستمری دریافت می کنند را مخیر کرده است ؛ یا باید برعلیه بقیه جداشدگانی که در برابر این فرقه تمکین نکرده و حاضر به ضدیت و خبرچینی برعلیه دوستان قدیمی خود(بقیه جداشدگان نشده اند) مقاله بنوسند و آنها را مزدور و … بخوانند یا از مستمری ماهانه خبری نیست و کسانی که حاضر به انجام اینکار ضداخلاقی نشده اند و حاضر نستند وجدان خود را زیر پا گذاشته و بدروغ به بقیه انگ بزنند مثلا افشاء می کند که بله اینها هم مزدورند و غیره…
مثلا سال گذشته تعدادی را وادار کرد که بیایند و بنویسند که اینها که در نوشته و مصاحبه ها می گویند درمناسبات و رفتارهای سازمان مجاهدین دیکتاری هست و همه چیز از بالا تعیین و بقیه مجبور به اطاعت بی چون وچرا هستند دروغ است و روابط داخلی سازمان کاملا دمکراتیک و بسیار انسانی و سازمان برای اعاده حق مردم تلاش می کند !
اما ما نخواستیم بپرسیم که آدم … اگر اینطور است و واقعا اینطوری می پنداری! پس دردت چی بود که از این سازمان به این خوبی جدا شدی و خودتان هم می گویید برای جدا شدن خیلی سختی کشیدید و منتظر شدید؟ (منظورم؛ قرنطینه و ماندن در خروجی بمدت چند ماه و بازجویی ونوشتن ندامت نامه و…است).
اماچرا ماچیزی نگفتیم ؟
دلیل اینست که میدانیم اینها تحت اجبارو برای اینکه مستمری شان از جانب فرقه قطع نشود وادار به این کار شده اند ! ساختار این فرقه منطبق با ساختار همه فرقه ها بر این مبنا است . که برای کنترل اعضاء دشمنان موهوم می سازند و مبنای را بر شک و سوء ظن به جهان بیرون می گذارند. با استفاده از نوشته های مقدس دنیا را پوچ و پر از پلشتی وانمود می کنند و برای رهایی از این معظل خود را راه چاره و درمان این نابسامانی در جهان می دانند. عموما رهبران فرقه بی هیچ استثناء؛ نارسایی شخصیتی و مریضی سوء ظن به بیرون دارند و همه را نفوذی و دشمن میدانند که می خواهند در آنها نفوذ و به آنها ضربه بزنند پس باید خود را ببندند و حصار بکشند و… همانطور که آقای جورج اورول تصویر کرده است افراد باید همیشه مطیع اوامر برادر بزرگ بوده و هرروز باید وفاداری خود را ثابت کنند؛ حتی افرادی قدیمی که بارها وفاداری خود را اثبات کرده اند همیشه زیر شک امنیتی هستند. بقول رجوی اعتماد کسب کردنی است و افراد باید همیشه امتحان پی بدهند و هیچگاه این شک بر طرف نمی شود. تناقضی که همه افراد در سازمان مجاهدین داشتند ودارند که بالاخره کی بما اعتماد می شود و چند سال باید باشیم و … تا بما اعتماد شود و در جواب گفته می شد به این فکر نکنید اینرا حق سازمان بدانید. به هیچکس و هیچگاه اعتماد نباید کرد. دلیلش هم همان مریضی رهبری – که اساس شخصیتش را شک و مسائل دیگر ساخته شده است و در جای دیگر باید به آن پرداخت- است.
فرقه ها برای افراد و اعضاء حق انتخاب و تصمیم گیری قائل نیستند و البته اینرا با مسائل آرمانی و حق رهبری که عقل کل و دوای مشکلات و مصائب جامعه در دست اوست می پوشانند و اگر کسی بخواهد از آنان جدا شود اورا خائن و سزاوار مرگ می دانند (تارخچه فرقه ها که رجوی به آنها استنادمی کرد پر است از کشتار و ترور جداشدگان). مگر که شرایط به آنان اجازه ندهد و البته اینرا هم منتی میدانند و …
اما فرقه رجوی حتی برای جداشدگان هم حق حیات و زندگی بدلخواه را نمی پسندد! به هیچ اصلی پایبند نیست و برخلاف تعهدش به دولت آلبانی که باید مخارج جداشدگان را بپردازد این مستمری را که بسیار هم ناچیز است را منوط به این کرده است که افراد باید اعلام هواداری کرده و موازین سازمان را زیر پا نگذارند نباید باکسانی که سازمان تشخیص می دهد ارتباط برقرار کنند و…
جدیدا هم از همه خواسته است که موضع گیری علنی و قابل انتشار بنویسند و بدست سازمان بدهند. مثل همه تعهدات و موضع گیری هایی که رجوی سالیان ودهه ها و در برهه های مختلف و با بهانه های مختلف از اعضاء می گیرد و بعد هم می گوید در کمال اختیار وآزادی نوشته اند! و در حقیقت پای افراد را بیشتر می بندد.
حالا هرچه این افراد می گویند بابا ما از شما جدا شده که زندگی خودمان را داشته باشیم و دیگر عضو تشکیلات شما نیستسم؛فرقه تهدید می کند که : آهای مشکوکی و دیدی روابط مشکوک داری و..
شما به متن آنچه رجوی و این فرقه خشونت طلب برای این افراد منتقد فرستاده نگاه کنید ، فرقه مجاهدین آنان را تهدید کرده که یا علیه دیگر اعضای منتقد و ناراضی موضع گیری کنید یا کمک هزینه برای حداقل زندگی که کمیساریای عالی پناهندگان به آنها می داد را قطع می کنیم و شما را انگ می زنیم و افشاء می کنیم. نگاه کنید سراسرغیر قانونی و ضد بشری و کاملا برخلاف موازین حقوق بشر است.
رجوی خودش در پیامش به اعضاء در لیبرتی گفت: بعد از یک هفته مذاکره بین تیم ما و دولت آلبانی به یک پیچ خوره بودند که موضوع مخارج و مصارف کسانی است که از ما جدا می شوند ، می گفت من به شریف (مهدی ابریشمچی) گفتم بپذیر و مساله حل شد و رفتن سازمان به آلبانی حل شد. حالا در این شرایط زیر تعهدش می زند و آنرا منوط به پذیرش ذلت جاسوسی برای فرقه می کند البته با رشوه و پراختی کلان دهن مقامات را هم در این رابطه می بندد. و فرد جدا شده در کشور غریب و بی پناه شاید ناچار به پذیرش این ذلت شود. زهی نامردی و دجالیت و شارلاتانیزم که این فرقه از آن هیچ ابایی ندارد.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
علی هاجری: اعضای نجات یافته از فرقه مجاهدین خلق مثل خار در چشم فرقه رجوی در آلبانی باقی مانده اند
بنابراین تنها دستاورد رجوی در چهار سال ریاست ترامپ در دو موضوع خلاصه شد . یکم : همراهی با امپریالیسم برای گرسنگی دادن مردم ایران و دومین دستاورد بستن راه دیدارهای خانوادهها و زیر فشار قرار دادن جدا شده ها در آلبانی . و حالا دوران ترامپ بسر آمد و رجوی مانده با یک استراتژی شکست خورده بر لبه پرتگاه که هر لحظه ممکن است در دره مرگ سیاسی سقوط کند . رجوی قبلاً در عراق میگفت ما زمانبندی میدهیم اگر به مقصود رسیدیم که خب اگر نرسیدیم تمدید میکنیم . در وهله اول باید به رجوی گفت کاندید شما شکست سخت خورد و تا هشت سال آینده از جمهوریخواهان در صحنه سیاسی خبری نخواهد بود . دوم: دست مقامات دولت آلبانی از زیر تیغ دارودسته ترامپ که حامیان فرقه رجوی است خارج میشود و ثالثا راه آلبانی به سمت اتحادیه اروپا باز میشود و این عوامل برای فرقه رجوی خطرناک است و همین چند مورد خواه ناخواه فرقه را به سمت یا انحلال و یا تصویه درونی ثوق میدهد . فرقه رجوی در این سالیان از همه امکانات خود برای نابودی جدا شده ها در آلبانی استفاده کرد حتی قطع کردن مستمری افراد تا شاید افراد از آلبانی خارج شوند ولی این کید و مکر بجایی نرسید و جدا شده ها مثل خار در چشم فرقه رجوی در آلبانی ماندند و پایداری کردند . آیا با نشستهای انقلاب این موج از سر فرقه عبور خواهد کرد یا موج پسا ترامپ این فرقه را در هم خواهد پیچید ؟ این فرقه در آخرین ایستگاه خود دستخوش دگرگونی و تلاشی قرار گرفته و راه برون رفتی ندارد و در چند ماه آینده سیل جدا شده ها به عیان دیده خواهد شد…
اوج گیری نشستهای مغزشویی فرقه مجاهدین در آلبانی بعد از شکست ترامپ
رجوی و فرقه مجاهدین خلق بر لبه پرتگاه
اعضای نجات یافته از فرقه مجاهدین خلق مثل خار در چشم فرقه رجوی در آلبانی باقی مانده اند
علی هاجری، تیرانا ـ سایت نجات یافتگان از مجاهدین خلق در آلبانی ـ ایران آزادی ـ 28.12.2020
فرقه رجوی در بدو ورود به عراق و همدست شدن با صدام حسین و خیانت به کشور و کشتار نیروهای نظامی ایران در سال های ۱۳۶۵ تا ۱۳۶۷ جای پایی برای خود در عراق و در کنار صدام بدست آورد . در همان زمان سیاست خارجی آمریکا و دیگر کشورها بی تفاوتی در قبال گروه مجاهدین بود .بیاد دارم در سال ۱۹۹۱ و در جنگ خلیج اول با اینکه تمام عراق بمباران شد حتی گله های گوسفند به عنوان مثال یک گلوله سلاح سبک هم روی قرارگاههای فرقه فرود نیامد . در همان سال رجوی مختصات جغرافیایی قراگاهها و محل استقرار نیرو و ادوات جنگی را به دولت وقت آمریکا داده بود و خود را بیطرف اعلام کرده بود. ولی آیا این حقیقت بود یا پشت پرده خیانتی در راه بود ؟
قطعا خیانتی در کار بود چون واقعیت صحنه این بود وقتی کسی به وطن خود خیانت میکند به کشور همسایه جای خود دارد . رجوی سالیان کجدار و مریژ این وضعیت را ادامه داد با روی کار آمدن دولت کلینتون فرقه وارد لیست سیاه وزارت خارجه آمریکا شد ولی از آنجایی که رجوی در عراق بود مسئله حادی محسوب نمیشد در سال ۲۰۰۱ و واقعه یازده سپتامبر در وهله اول نقل و شیرینی تقسیم کردند ولی تنها کسی که خوب میدانست چه اتفاقی در راه است خود رجوی بود در نشست در قرارگاه باقرزاده عمق درماندگی رجوی را میشد دید. خوب میدانست دیر یا زود عراق دیگر جای امنی برای فرقه نخواهد بود . سال ۲۰۰۳ از راه رسید و علائم جنگ و تصرف عراق کم کم هویدا شد . رجوی از قبل تمام مختصات جغرافیایی قراگاهها را به ائتلاف داد ولی اینبار کمی فرق میکرد گویا آتش جنگ به فرقه هم کشیده خواهد شد لذا رجوی اول همسر و اکثر سران را از عراق خارج کرد در همان زمان رجوی در نشستی گفت اگر که قرار شد بخاطر اینکه سران و شیوخ عرب حکومت کنند سر صاحب خانه را ببرن ما بیکار نخواهیم نشست و وارد جنگ با آمریکا میشویم این فقط در حرف بود و بس در عمل حاجی زودتر از همه عراق را به مقصد نامعلوم ترک کرد و به غیبت کبری رفت و از بدو اشغال عراق که مشخص است و نیازی به تشریح آن نیست و همگان میدانند آقای ضد امپریالیسم چه خوشخدمتی که برای اینها نکرد حتی برای رسیدن به قدرت تمام اطلاعات ایران را به ارتش آمریکا دادند ولی پشیزی قائل نشدند دوران جرج بوش تمام شد و دوران اوباما رسید . رجوی در رویای سرنگونی و رساندن مهرتابان به تهران بود که دید هشت سال اوباما در حال اتمام است در این سالیان رجوی به لحاظ سیاسی یکجانبه به همه میپرداخت تمام اسرار وطن را فروخت . رجوی از دمکراتها سرخورده شده بود به همین دلیل از کاندیداتوری کلینتون خشنود نبود و میگفت اگر کلینتون پیروز شود خط اوباما را میرود به همین دلیل وقتی دید ترامپ پیش افتاده از خوشحالی ذوق کرده بود و سر از پا نمیشناخت چون میدید که تمام حامیان فرقه با ترامپ در ارتباط هستند چه روزهایی بود هر گویم قابل وصف نیست فکر میکردند فردا است که فرقه مجاهدین خلق به عراق برگردد و صاحب تانک و نفربر شود ولی زهی خیال باطل همه وعده و وعیدهایی جولیانی و بولتون سرابی بیش نبود .
بنابراین تنها دستاورد رجوی در چهار سال ریاست ترامپ در دو موضوع خلاصه شد .
یکم : همراهی با امپریالیسم برای گرسنگی دادن مردم ایران و دومین دستاورد بستن راه دیدارهای خانوادهها و زیر فشار قرار دادن جدا شده ها در آلبانی . و حالا دوران ترامپ بسر آمد و رجوی مانده با یک استراتژی شکست خورده بر لبه پرتگاه که هر لحظه ممکن است در دره مرگ سیاسی سقوط کند . رجوی قبلاً در عراق میگفت ما زمانبندی میدهیم اگر به مقصود رسیدیم که خب اگر نرسیدیم تمدید میکنیم . در وهله اول باید به رجوی گفت کاندید شما شکست سخت خورد و تا هشت سال آینده از جمهوریخواهان در صحنه سیاسی خبری نخواهد بود .
دوم: دست مقامات دولت آلبانی از زیر تیغ دارودسته ترامپ که حامیان فرقه رجوی است خارج میشود و ثالثا راه آلبانی به سمت اتحادیه اروپا باز میشود و این عوامل برای فرقه رجوی خطرناک است و همین چند مورد خواه ناخواه فرقه را به سمت یا انحلال و یا تصویه درونی ثوق میدهد . فرقه رجوی در این سالیان از همه امکانات خود برای نابودی جدا شده ها در آلبانی استفاده کرد حتی قطع کردن مستمری افراد تا شاید افراد از آلبانی خارج شوند ولی این کید و مکر بجایی نرسید و جدا شده ها مثل خار در چشم فرقه رجوی در آلبانی ماندند و پایداری کردند . آیا با نشستهای مغزشویی در فرقه مجاهدین این موج از سر رجوی عبور خواهد کرد یا موج پسا ترامپ این فرقه را در هم خواهد پیچید ؟ این فرقه در آخرین ایستگاه خود دستخوش دگرگونی و تلاشی قرار گرفته و راه برون رفتی ندارد و در چند ماه آینده سیل جدا شده ها به عیان دیده خواهد شد.
____________________________________________________
جشن شب یلدا در آلبانی، همچنان با همه توظئه های فرقه مجاهدین لبخند می زنیم
ما نه سنت پرستیم و نه سنت ستیز، اماسنت های زیبا و ملی که نشان از هویت مادارند را با جان و دل گرامی و پاس میداریم. سنت هایی که […]
اعلام جدایی آقای رضا مزگی نژاد از سازمان مجاهدین به 33 سال سابقه تشکیلاتی از سال 1366 تا 1399
تا اینکه محمد سادات دربندی که مسئول زندان مجاهدین در سلیمانیه عراق بود با بلندگو آمد داخل زندان آمد و گفت اگر آزادی می خواهید فقط دریک عملیات نظامی ما […]
نامه سرگشاده اعضای نجات یافته از مجاهدین خلق در آلبانی به ریاست اداره مهاجرت این کشور ـ هشدار نسبت به شیوع کرونا در زندان اشرف 3
شما می دانید که سازمان مجاهدین دارای مناسبات بسته؛ و دارای تمام ویژگیهای یک سکت است.افراد در این سکت جمعی زندگی می کنند و به دنیای آزاد و مراکز درمانی […]
حسن شهباز: تا کی میتوانید اعضای مجاهدین را گمراه و مغز شویی شده نگه دارید؟
اما حقیقت اینست که فرقه مجاهدین خلق برای مطامع خود همه چیز را وارونه جلوه میدهد. اما چگونه مسائل وارونه به خورد نفرات داده می شود ؟ در عراق ما […]
علی هاجری: سیاستی که رجوی مدعی است، خود می سازد
رجوی و فرقه مجاهدین خلق مدعی است که ما سیاست جهان را تدوین و تنظیم میکنیم نه با تغییر در راس آمریکا. به اینها باید گفت یا دیوانه هستید یا متوهم و […]
آیا رجوی و فرقه مجاهدین خلق وجه المصالحه بین حکومت ایران و کشورهای غربی می شود؟ انتقال مجاهدین خلق از آلبانی به اریتره در چشم انداز است؟
نزدیک به دو سال پیش تجمع مسالمت آمیزی در مقابل وزارت کشور آلبانی توسط افراد جدا شده برگزار شد و افراد خواهان پاسخگویی به بلاتکلیف بودن خیلی مسائل جداشدگان از […]
رحمان محمدیان: دنائت در فرقه رجوی حد و مرز ندارد!
افرادی که با فرقه مجاهدین خلق آشنا هستند میدانند که تمامی اموال این سازمان حاصل رنج و تلاش شبانه روزی افراد و اعضای پایین تر است که در سرما و […]
باقر محمدی: سران فرقه مجاهدین خلق مزدور و جاسوس هستند
من هم بارها در فرقه مجاهدین مورد تحقیر سران فرقه رجوی قرار گرفتم ، زندان را تحمل کردم ، بایکوت ها را تحمل کردم ، در نشست ها و مناسبت […]
باقر محمدی: خانواده ها فاتحان جنگ نابرابر با فرقه مجاهدین خلق خواهند بود
نقش خانواده ها و حضور مستمر آنان در پشت دیوارهای بلند اشرف و لیبرتی، در شکست فرقه مجاهدین خلق و اخراج از عراق و فروپاشی قلعه اشرف ، همان که رجوی آن را ” […]
اعلام جدایی باقر محمدی از فرقه مجاهدین خلق با 32 سال سابقه عضویت
هدف از این حرفها جز اینکه انسان را از آگاهی و اختیار خودش تهی و بی محتوا کنند و ان محیط کذایی را مدینه فاضله جلوه دهند، چیز دیگری نبود. رجوی […]
رحمان محمدیان: صدام حسین، عزت ابراهیم الدوری و رجوی
رجوی که فکر می کرد روزگار بهمین منوال خواهد بود قهقه سر داد و گفت: بله ما اینیم هرکس به صاحب خانه ما چپ نگاه کند ماهم هستیم . – من […]
رضا اسلامی: نگاهی به طلاق و ازدواج مریم رجوی تحت خیمه شب بازی ” انقلاب ایدئولوژیک”
در مقطع سالهای 1363 و 1364 با قرار گرفتن رجوی در موضع ولایت مطلقه، رجوی برای کنار زدن تمام رقبای احتمالی، نیاز داشت در مقامی قرار گیرد که کسی یارای […]